• 2143
  • 674 مرتبه
مفهوم ارزش گذاری

مفهوم ارزش گذاری

04 اسفند 1400

ارزش گذاری چیست؟
ارزش گذاری فرآیند تحلیلی تعیین ارزش فعلی (یا پیش بینی شده) یک دارایی یا یک شرکت است. تکنیک های زیادی برای انجام ارزش گذاری استفاده می شود. تحلیلگری که برای یک شرکت ارزش قائل می شود، به مدیریت کسب و کار، ترکیب ساختار سرمایه، چشم انداز درآمدهای آتی، و ارزش بازار دارایی های آن، از جمله معیارهای دیگر نگاه می کند.
تحلیل بنیادی اغلب در ارزش گذاری به کار می رود، اگرچه ممکن است چندین روش دیگر مانند مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (CAPM)  یا مدل تنزیل سود سهام (DDM)  مورد استفاده قرار گیرد.

 

ارزش گذاری به شما چه می گوید؟
ارزش گذاری می تواند هنگام تلاش برای تعیین ارزش منصفانه یک اوراق بهادار مفید باشد، که بر اساس آنچه خریدار مایل است به فروشنده بپردازد، تعیین می شود، با فرض اینکه هر دو طرف با میل وارد معامله شوند. هنگامی که یک اوراق بهادار در بورس معامله می شود، خریداران و فروشندگان ارزش بازار سهام یا اوراق قرضه را تعیین می کنند.
با این حال، مفهوم ارزش ذاتی به ارزش درک شده یک اوراق بهادار بر اساس درآمدهای آتی یا برخی ویژگی های شرکت دیگر که با قیمت بازار یک اوراق بهادار مرتبط نیست، اشاره دارد. اینجاست که ارزش گذاری مطرح می شود. تحلیلگران برای تعیین اینکه آیا یک شرکت یا دارایی توسط بازار بیش از ارزش یا کمتر از ارزش گذاری شده است، یک ارزیابی انجام می دهند.

 

دو دسته اصلی روش های ارزش گذاری:
مدل‌های ارزش‌گذاری مطلق تلاش می‌کنند تا ارزش ذاتی یا «واقعی» یک سرمایه‌گذاری را فقط بر اساس اصول بنیادی بیابند. نگاه کردن به اصول به سادگی به این معنی است که شما فقط روی مواردی مانند سود سهام، جریان نقدی و نرخ رشد یک شرکت متمرکز خواهید بود و نگران هیچ شرکت دیگری نباشید. مدل‌های ارزش‌گذاری که در این دسته قرار می‌گیرند شامل مدل تنزیل سود سهام، مدل جریان نقدی تنزیل‌شده، مدل درآمد باقی‌مانده و مدل مبتنی بر دارایی است.
در مقابل، مدل‌های ارزیابی نسبی با مقایسه شرکت مورد نظر با سایر شرکت‌های مشابه عمل می‌کنند. این روش‌ها شامل محاسبه چند نسبت‌، مانند نسبت قیمت به سود، و مقایسه آن‌ها با نسبت های شرکت‌های مشابه است.
به عنوان مثال، اگر P/E یک شرکت کمتر از نسبت P/E یک شرکت قابل مقایسه باشد، ممکن است شرکت اصلی کم ارزش تلقی شود. به طور معمول، محاسبه مدل ارزش گذاری نسبی بسیار ساده تر و سریعتر از مدل ارزش گذاری مطلق است، به همین دلیل است که بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیلگران تحلیل خود را با این مدل آغاز می کنند.

 

چگونه سود بر ارزش گذاری تاثیر می گذارد:
فرمول سود هر سهم (EPS)  به عنوان سود در دسترس سهامداران عادی تقسیم بر تعداد سهام عادی موجود بیان می شود. EPS نشانگر سود شرکت است زیرا هر چه یک شرکت بتواند درآمد بیشتری به ازای هر سهم ایجاد کند، ارزش هر سهم برای سرمایه گذاران بیشتر است.
تحلیلگران همچنین از نسبت قیمت به درآمد (P/E)  برای ارزش گذاری سهام استفاده می کنند که به صورت قیمت بازار هر سهم تقسیم بر EPS محاسبه می شود. نسبت P/E محاسبه می کند که قیمت سهام نسبت به درآمد هر سهم چقدر گران است.
به عنوان مثال، اگر نسبت P/E یک سهام 20 باشد، یک تحلیلگر این نسبت P/E را با سایر شرکت‌های همان صنعت و با نسبت بازار گسترده‌تر مقایسه می‌کند. در تحلیل حقوق صاحبان سهام، استفاده از نسبت‌هایی مانند P/E برای ارزش‌گذاری یک شرکت، ارزش‌گذاری مبتنی بر نسبت ها یا رویکرد چندگانه نامیده می‌شود. 

 

روش های ارزش گذاری:
روش های مختلفی برای ارزیابی وجود دارد. تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیلی که در بالا ذکر شد یکی از روش‌هایی است که ارزش یک کسب و کار یا دارایی را بر اساس پتانسیل درآمد آن محاسبه می‌کند. روش‌های دیگر شامل بررسی معاملات گذشته و مشابه خریدهای شرکت یا دارایی یا مقایسه یک شرکت با مشاغل مشابه و ارزیابی آنها است.
تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه روشی است که به شرکت های مشابه، از نظر اندازه و صنعت، و نحوه معامله آنها برای تعیین ارزش منصفانه برای یک شرکت یا دارایی نگاه می کند. روش معاملات گذشته به معاملات گذشته شرکت های مشابه نگاه می کند تا ارزش مناسب را تعیین کند. روش ارزشیابی مبتنی بر دارایی نیز وجود دارد که تمام ارزش دارایی های شرکت را با فرض اینکه به ارزش بازار منصفانه فروخته شده اند جمع می کند تا ارزش ذاتی به دست آید.
گاهی انجام همه اینها و سپس وزن دهی هر کدام برای محاسبه ارزش ذاتی مناسب است. در این میان، برخی از روش‌ها برای صنایع خاصی مناسب‌تر هستند و برای برخی دیگر مناسب‌تر نیستند. به عنوان مثال، شما از یک رویکرد ارزشیابی مبتنی بر دارایی برای ارزش گذاری شرکت مشاوره ای که دارایی های کمی است استفاده نمی کنید. در عوض، یک رویکرد مبتنی بر درآمد مانند DCF مناسب تر خواهد بود.

 

ارزش گذاری جریان نقدی تنزیل شده:
تحلیلگران همچنین برای دارایی یا سرمایه گذاری با استفاده از جریان های نقدی ورودی و خروجی تولید شده توسط دارایی، ارزشی قائل می شوند که به آن تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF)  می گویند. این جریان‌های نقدی با استفاده از نرخ تنزیل به ارزش جاری تنزیل می‌شوند، که فرضی در مورد نرخ بهره یا حداقل نرخ بازدهی است که سرمایه‌گذار فرض می‌کند.
اگر شرکتی در حال خرید ماشین آلات باشد، شرکت جریان نقدی خروجی برای خرید و جریان‌های نقدی اضافی تولید شده توسط دارایی جدید را تجزیه و تحلیل می‌کند. تمام جریان های نقدی به ارزش فعلی تنزیل می شوند و کسب و کار ارزش فعلی خالص (NPV)  را تعیین می کند. اگر NPV یک عدد مثبت باشد، شرکت باید سرمایه گذاری کرده و دارایی را خریداری کند.

 

محدودیت های ارزش گذاری:
هنگامی که تصمیم می گیرید برای اولین بار از کدام روش ارزش گذاری برای ارزش گذاری یک سهام استفاده کنید، به راحتی می توانید تحت تأثیر تعداد تکنیک های ارزش گذاری موجود در دسترس سرمایه گذاران قرار بگیرید. روش‌های ارزیابی وجود دارند که نسبتاً ساده هستند، در حالی که سایر روش‌ها درگیرتر و پیچیده‌تر هستند. در عین حال، روش‌های مختلف ارزش‌گذاری ارزش‌های متفاوتی را برای یک دارایی یا شرکت پایه ایجاد می‌کنند که ممکن است تحلیلگران را به سمت استفاده از تکنیکی سوق دهد که مطلوب‌ترین خروجی را ارائه می‌دهد.

آموزش بورس، آموزش فارکس، آموزش رمز ارز، آموزش ارز دیجیتال، آموزش پرایس اکشن، آموزش معامله گری، آسا، آسا 365، ارزش گذاری، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال.